پژوهش و مطالعۀ باستان شناختی دربارۀ کوزۀ فُقاع با استناد به یافته های مکشوف از شهر ری (گونه شناسی، گاهنگاری، فرآیند و تکنولوژی تولید و...) | ||
پژوهش های باستان شناسی ایران | ||
دوره 11، شماره 29، شهریور 1400، صفحه 143-164 اصل مقاله (1.38 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22084/nbsh.2020.21400.2112 | ||
نویسنده | ||
محسن سعادتی* | ||
دکترای باستان شناسی دوران اسلامی، گروه باستان شناسی، دانشکدۀ علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران. | ||
چکیده | ||
یکی از فرمهای رایج سفالینهها در جهان اسلام، ظروف سفالی موسوم به «فُقاع» است که از لحاظ فرم، تکنیک، کاربری، گاهنگاری و دامنۀ جغرافیای دارای ابهامات فراوانی است. این پژوهش براساس دادههای کاوش باستانشناسی خیابان «بابک» شهر ری و همچنین شواهد و دادههای پراکنده فُقاع از کاوشهای پیشین ری، بهویژه بقایای کورۀ فُقاع در منطقه دیلمان شهر ری، بهعنوان تنها و مهمترین مدارک از وجود کورۀ فُقاع در ایران، بررسی شده است. مطالعه و شناخت دقیق این سفال و شاخصههای آن، از مهمترین اهداف این پژوهش است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به چند پرسش است؛ 1- کوزۀ فُقاع در چه برهۀ زمانی در ایران و جهان اسلام رواج داشته و در چه زمانی استفاده از آن منسوخ گردیده است؟ 2- کاربرد دقیق این نوع کوزه چیست و ازلحاظ گونهشناسی به چند دسته تقسیم میشود؟ 3-خاستگاه کوزۀ فُقاع براساس شواهد باستانشناختی موجود کجاست؟ کوزۀ فُقاع براساس شواهد باستانشناختی از قرون نخستین اسلامی تا پایان قرن هشتم هجریقمری رواج داشته؛ پژوهشگران مختلف طی سالیان متمادی کاربریهای متفاوتی برای این کوزه مطرح کردهاند که بهنظر میرسد با توجه به دو عامل زمان و منطقۀ جغرافیایی از این کوزه، با کاربردهای متفاوت استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که با توجه بهبدست آمدن فُقاع در مناطق مسکونی و خانگی، از این کوزه در مصارف خانگی استفاده شده است. تزئینات بدنه و دهانۀ بسیار باریک آن، نشاندهندۀ نگهداری مواد ویژهای در دورن آن است. کوزۀ فُقاع براساس فرم، شکل و همچنین تزئینات بدنه، به سه گونه تقسیم میشود؛ فُقاع اولیه (قرون نخستین اسلامی تا اواخر قرن سوم هجریقمری)، فُقاع میانی (قرن چهارم تا ششم هجریقمری) و فُقاع متأخر (قرون هفتم و هشتم هجریقمری). در ایران این کوزه از شهرهای مهمی چون: ری، نیشابور، شوش، جیرفت، تختسلیمان، جرجان، سلطانیه و اوجان (بستانآباد) و در خارج از ایران از مناطقی همچون: فسطاط، اسکندریه، اورشلیم، صیدا، دمشق، بعلبک، طرابلس، حمص، رقه، تفلیس، سامرا، مرو، بلخ، لشکری بازار، غزنه، سمرقند، خُجند و تاشکند بهدست آمده است. کاوشهای باستانشناسی در خیابان «دیلمان» شهر ری بقایای معماری دو کوره را نمایان کرد که شواهدی از قبیل کوزه و جوشکورۀ فُقاع نشاندهندۀ تولید انبوه این کوزه در منطقۀ ری است. | ||
کلیدواژهها | ||
کوزۀ فُقاع؛ مراکز تولید؛ گونه شناسی؛ گاهنگاری؛ کاوش های باستان شناسی؛ شهر ری | ||
مراجع | ||
- اسماعیلاصفهانی، کمالالدین، 1396، دیوان خلاق المعانی. بهاهتمام: حسن بحرالعلومی، تهران: انتشارات سنایی. -افروند، قدیر، 1384، «فصل دوم کاوش باستانشناسی دژ رشکان شهر ری». اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان تهران، (منتشر نشده). -امیری، احمد، 1370، «گزارش مقدماتی از عملیات جستجو و گمانهزنی در محوطۀ پارک وحدت و پژوهشگاه شهید رجائی». اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان تهران، (منتشر نشده). -اوحدیمراغهای، رکن الدین، 1340، دیوان اوحدی مراغهای. بهکوشش: سعید نفیسی، تهران: انتشارات امیرکبیر. -پورجوادی، نصرالله، 1367، «فُقع گشودن فردوسی و سپس عطار؛ بحثی در ماهیت شعر و شاعری از نظر عطار». نشر دانش، شمارۀ 45، صص: 173-158. -توحیدی، فائق، 1382، فن و هنر سفالگری. تهران: انتشارات سمت. -چوبک، حمیده، 1383، «تسلسل فرهنگ جازموریان-شهر قدیم جیرفت در دورۀ اسلامی». رسالۀ دورۀ دکترای باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس، (منتشر نشده). -خاقانیشروانی، افضلالدین، 1338، دیوان اشعار خاقانی شروانی. بهتصحیح: ضیاءالدین سجادی، تهران: کتابفروشی زوار. -سعادتی، محسن، 1397، «کاوش اضطراری ملک واقع در خیابان بابک (نبش کوچۀ زحمتکش) شهر ری) اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان تهران، (منتشر نشده). -سعدیشیرازی، شیخ مصلحالدین، 1374، غزلیات سعدی. تصحیح: محمد علی فروغی، تهران: انتشارات ققنوس. -سنائی، 1354، دیوان سنائی. بهتصحیح: مدرس رضوی، تهران: انتشارات کتابخانۀ سنائی. -دهخدا، علیاکبر، 1377، لغتنامه دهخدا. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. -دهخدا، علیاکبر، 1383، امثال و حکم. جلد دوم، تهران: انتشارات امیرکبیر. -عطارنیشابوری، محمدبن ابراهیم، 1373، منطقالطیر. تهران: انتشارات ماد. -عطارنیشابوری، شیخ فریدالدین، 1382، خسرونامه. با مقدمه: محمد اقبال، تهران: انتشارات اندیشۀ دُرگستر. -عطارنیشابوری، شیخ فریدالدین، 1392، تذکرةاولیاء. بررسی و تصحیح: محمد استعلامی، تهران: انتشارات زوار. -عطارنیشابوری، شیخ فریدالدین، 1395، مصیبتنامه. تصحیح و تعلیق: محمدرضا شفیعیکدکنی، تهران: انتشارات مهر. -عمید، حمید، 1389، فرهنگ فارسی عمید. تهران: ناشر اشجع. -فردوسی، ابوالقاسم، 1379، شاهنامۀ فردوسی. جلد اول، تهران: نشر قطره. -قبادیانیمروزی، ناصرخسرو، 1395، سفرنامۀ ناصرخسرو. بهکوشش: سید محمد دبیر سیاقی، تهران: انتشارات زوار. -قوچانی، عبدالله، 1366، «کوزۀ فقاع». مجلۀ باستانشناسی و تاریخ، سال 2، شمارۀ 1، صص: 45-40. -کامبخشفرد، سیفالله، 1349، کاوشهای نیشابور و سفالگری ایران در سدۀ پنجم و ششم هجری. تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و هنر. -کوثری، یحیی، 1371، «گزارش پژوهشهای باستانشناسی، تعیین حریم ری باستان در سالهای 1367، 1369 و 1370». جلد اول و دوم، اداره کل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان تهران، (منتشر نشده). -کوثری، یحیی، 1374، «گزارش مقدماتی پژوهش باستانشناسی ری باستان گورستان زیرین». اداره کل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان تهران، (منتشر نشده). -مرادی، یوسف، 1382، «دومین فصل کاوش باستانشناختی تختسلیمان». اداره کل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان آذربایجان شرقی، (منتشر نشده). -مرتضایی، محمد، 1390، (گزارش مستندنگاری خاکبرداریهای انجام شده در میدان نماز شهر ری). اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان تهران، (منتشر نشده). - مصدقیامینی، فرشید، 1378، «گزارش بررسی باستانشناسی در منطقۀ چشمهعلی شهر ری». اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان تهران، (منتشر نشده). -مقدسی، ابوعبدالله محمدبن احمد، 1361، «احسن التقاسیم فی معرفةالاقالیم». ترجمۀ علینقی منزوی، تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران. -نظامیگنجوی، الیاسبن یوسف، 1352، «خمسۀ نظامی». تهران: انتشارات ققنوس. -نظامیگنجوی، الیاسبن یوسف، 1393، شرفنامۀ نظامی. تصحیح و حواشی: حسن وحید دستگردی، تهران: انتشارات قطره. -نظامیگنجوی، الیاسبن یوسف، 1395، لیلی و مجنون. ترجمۀ محمد روشن، تهران: انتشارات صدای معاصر. -ولایتی، رحیم، 1396، «گزارش کاوش و گمانهزنی بهمنظور تعیین عرصه و حریم شهر تاریخی اوجان». داره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان آذربایجان شرقی، (منتشر نشده).
- Dumarçay, J., 1965, “Eolipiles?”. Syria, No. 42, Pp: 75–79. - Ettinghausen, R., 1965, “The use of sphero-conical vessels in the Muslim East”. Journal of Near Eastern Studies, No. 24, Pp: 218–229. https://doi.org/10.1086/371816 - Garavand, M.; Kazemi Dehaghi, S. & Azimi, M. S., 2014, “The Medallion (Spherical) Shape Vessels of Islamic Period Known as Fogha Jars from the Morphological Point of View”. Ir Cons Sci J., No.1 (1), Pp: 39-47. - Ghouchani, A. & Adle, C., 1992, “A Sphero-Conical Vessel as Fuqqāʿa, or a Gourd for "Beer"”. Muqarnas, Vol. 9, Pp: 72-92. - Hildburgh, W., 1951, “Aeolipiles as fire-blowers”. Archaeologia, No. 94, Pp: 27–55. https://doi.org/10.1017/S0261340900007207 - Keall, E., 1993, “One man’s mede is another man’s Persian: One man’s coconut is another man’s grenade”. Muqarnas, No. 10, Pp: 275–285. https://doi.org/10.2307/1523192 - Monchamp, J., 2016, “Sphero-conical Vessels from the Ayyubid Wall in Cairo: A Typology (11th-15th c.)”. Journal of Islamic Archaeology, No. 3.2, Pp: 195-209. - Nicolle, D., 2016, “Medieval Islamic Fire Grenades: Further Evidence from a Military Context”. Journal of Islamic Archaeology, No. 3.2, Pp: 163-179. - Nuretdinova, A., 2015, “Sphero-conical vessels of Volga Bulgharia”. In: Global Pottery1. Historical Archaeology and Archaeometry for Societies in contact, Edited by: JaumeBuxedaiGarrigos, Marisol Madrid i Fernandez and Javier G. Inanez, Pp: 103-115. BAR International Series 2761. - Pradines, S., 2016, “The Sphero-conical Vessel: A Difficult Interpretation between Historical Sources and Archaeology”. Journal of Islamic Archaeology, No. 3.2, Pp: 153-162. - Rogers, J. M., 1969, “Aeolipiles again”. In: ForschungenzurKunstAsiens in Memoriam Kurt Erdmann, Edited by: Kurt Erdmann, OktayAslanapa and Rudolf Naumann, Pp: 147–158. Istanbul: Istanbul Üniversitesi Edebiyat Fakültesi, Türkve Islâm Sanati Kürsüsü. - Sarre, F., 1925, “Keramik V. Kriegsgerät”. In: Baalbek, Edited by: Theodor Wiegand, Pp: 133–136, Berlin: de Gruyter. - Saulcy, F., 1874, “Note sur des projectiles à main, creux et en terrecuite, de fabrication arabe”. Mémoires de la SociétéNationale des Antiquaires de France, No. 5, Pp: 18–34. - Sauvaget, J., 1949, “Flacons à vin ou grenades à ‘feugrégeois’?”. Annuaire de l’Institut de philologieetd’histoireorientales ET slaves, No. 9, Pp: 525–530. - Schmidt, E. F., 1935, “Excavation at Rayy”. In: Ars Islamica II, Part. I, Pp: 139–141. - Seyrig, H., 1959, “Flocons? Grenades? Eolipiles?”. Syria, No. 36, Pp: 81–89. - Sharvit, J., 2008, “The sphero-conical vessels”. In: Paneas II: Small Finds and Other Studies, Edited by: V. Tzaferis, and S. Israeli, Pp: 101–112. Jerusalem: Israel Antiquities Authority. - Vezzoli, V., 2016, “Sphero-conical Vessels from Baalbek: A Diverse and Challenging Collection”. Journal of Islamic Archaeology, No. 3.2, Pp: 209-233. -Vigouroux, E., 2016, “Note on a Use of Sphero-conical Vessels in Mamluk Era Damascus”. Journal of Islamic Archaeology, No. 3.2, Pp: 187-195. - Watson, O., 2004, “Ceramics from Islamic lands”. In: The al-Sabah Collection Dar al-Athar al-Islamiyyah, Kuwait National Museum, Pp: 128–132, London: Thames & Hudson. - Whitcomb, D., 2016, “A Note on “Grenades” as Fire-starter Flasks”. Journal of Islamic Archaeology, No. 3.2, Pp: 179-186. - Wilkinson, C. K., 1973, Nishapur: Pottery of the early Islamic period. New York: The Metropolitan Museum of art. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 467 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,051 |