محوطهها و استقرارهای پارتی شمال و شمال غربی استان لرستان. | ||
پژوهش های باستان شناسی ایران | ||
مقاله 5، دوره 8، شماره 18، آذر 1397، صفحه 83-102 اصل مقاله (775.48 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22084/nbsh.2018.15682.1710 | ||
نویسندگان | ||
موسی سبزی* 1؛ علیرضا هژبری نوبری2؛ اسماعیل همتی ازندریانی3؛ محمد بهرامی4 | ||
1استادیار گروه باستان شناسی دانشگاه لرستان | ||
2استاد گروه باستان شناسی دانشگاه تربیت مدرس | ||
3دکترای باستان شناسی دانشگاه بوعلی سینا | ||
4دکتری باستان شناسی | ||
چکیده | ||
شهرستانهای سلسله و دلفان در شمال و شمالغربی استان لرستان، از نظر فراوانی و پراکندگی محوطهها و بقایای مربوط به دورهی پارتی دارای اهمیت ویژهای هستند. منطقهی مورد مطالعه در حدفاصل کوههای سفیدکوه و گرین واقعشده است که بخشی از زاگرسمرکزی بهحساب میآید و سیمای محیطی آن شامل درهها، دشتهای میانکوهی و کوهستانی با مساحتی بالغبر 4000 کیلومترمربع است. در نتیجه بررسی باستانشناختی و براساس دادههای سطحی درمجموع تعداد 519 اثر و مکان باستانی از دورهی پارینهسنگی تا دورهی اسلامی متأخر در این منطقه شناسایی شد که تعداد 307 محوطه از آنها دارای بقایایی از دورهی پارتی بودند. تاریخگذاری این محوطهها عموماً براساس دادههای سفالی (کلینکی، منقوش، لعابدار و سادهی معمولی) انجامگرفته است و نتایج بهدست آمده از بررسیهای باستانشناختی به افزایش استقرارهای پارتی و نیز شیوههای گوناگون معیشتی آنها اشاره دارد که با کاوش در محوطههای کلیدی میتوان مدارک بسیار مهمی را برای بازسازی معیشت اقتصادی و شیوهی زندگی ساکنان آنها بهدست آورد. روش پژوهش در این مقاله بهصورت میدانی، شاملِ بررسی سیستماتیک منطقهی مورد مطالعه در نمونهبرداری مواد فرهنگی، و همچنین در مطالعات کتابخانهای استفاده از گزارشها، کتب و مقالات منتشر شده در زمینهی استقرارهای دورهی اشکانی است. علاوهبر این، در این مقاله سعی شده است به پرسشهایی از قبیل؛ نحوهی پراکنش استقرارها در دورهی پارتی در این مناطق چگونه بوده است؟ دلایل افزایش استقرارهای پارتی نسبت به دورههای قبل و بعد از آن در این مناطق چه میتواند باشد؟ علت فقدان استقرارگاههای بزرگ مربوط به دورهی پارتی در این مناطق را چگونه میتوان توجیه کرد؟ پاسخ داده شود. با مطالعات انجامشده در طی بررسی مشخص گردید پارتیان در این مناطق حضوری مستمر و پُررنگ داشتهاند و بیشتر استقرارهای مربوط به این دوره بهشکل واحدهای روستایی نسبتاً کوچک بودهاند و شواهدی از مراکز شهری شناسایی نشد گرچه فقدان اینگونه استقرارها را میتوان باوجود استقرارگاههای بزرگتری در سایر مناطق زاگرسمرکزی توجیه نمود. افزایش محوطهها در دورهی پارتی در این منطقه هم میتواند نشانگر تغییرات جمعیتی یا تغییر الگوی پراکنش استقرارها نسبت به دورههای قبل و حتی بعد از این دوره باشد. | ||
کلیدواژهها | ||
بررسی باستان شناختی؛ پارتی؛ سلسله و دلفان؛ شمال و شمال غربی لرستان | ||
مراجع | ||
-آذرنوش، مسعود؛ شریفی، علی؛ و نوروزی، آصف، 1392. «معرفی و دستهبندی سفالهای اشکانی بهدستآمده از کاوشهای دور دوم تپه هگمتانه»، در: مجموعه مقالات باستانشناسی و تاریخ شهر همدان بهمناسبت یکصدمین سالگرد کاوش در همدان، به کوشش: علی هژبری، پژوهشگاه سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، تهران، صص: 188-173. - اسماعیلی، خدیجه، 1379. فهرست نقاط جغرافیایی استان لرستان. سازمان مدیریت و برنامهریزی استان لرستان: خرمآباد. - ایزدپناه، حمید، 1376. تاریخ جغرافیایی و اجتماعی لرستان. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. - افشاری، لیلا؛ و نقشینه، امیرصادق، 1393. «توصیف، طبقهبندی و تحلیل گونهشناختی سفالهای دورهی اشکانی گورستان سنگشیر همدان»، فصلنامهی پژوهشهای باستانشناسی ایران، پاییز و زمستان، دورهی ۴، شمارهی 7، صص: 113 - 132. - بیکمحمدی، خلیلالله؛ و نظریارشد، رضا، 1396. «تحلیل تأثیر زمینسیما در شکلگیری، پراکنش و افول استقرارهای دورهی اشکانی شهرستان تویسرکان مبتنیبر بررسی باستانشناختی». فصلنامهی پژوهشهای باستانشناسی ایران، تابستان، دورهی 7، شمارهی 13، صص: 103-122. - خسرو زاده، علیرضا؛ و عالی، ابوالفضل، 1383، «توصیف، طبقهبندی و تحلیل گونه شناختی سفالهای دوران اشکانی و ساسانی منطقۀ ماهنشان(زنجان)». مجموعه مقالات همایش بینالمللی باستانشناسی ایران: حوزهی شمالغرب، بهکوشش مسعود آذر نوش، صص: 71-45. - خسروزاده، علیرضا؛ عالی، ابوالفضل؛ کنت، درک؛ و پرستمن، ست، 1385، «کهور لنگر چینی: بندرگاهی اشکانی بر ساحل خلیجفارس». در: گزارشهای باستانشناسی 5، پژوهشکده باستانشناسی، صص: 71-55. - خسروی، لیلا، 1389. «بررسی و شناسایی حوضهی آبگیر سد تنگ معشوره لرستان». پژوهشکده باستانشناسی (منتشر نشده). - داودی، داود، 1385. «بررسی، شناسایی و مستندسازی آثار باستانی شهرستان الشتر(دهستانهای فیروزآباد، یوسفوند و قلعه مظفری)». آرشیو سازمان میراثفرهنگی استان لرستان (منتشر نشده). - داودی، داود، 1385. «بررسی، شناسایی و مستندسازی آثار باستانی شهرستان الشتر (دهستانهای فیروزآباد، یوسفوند و قلعه مظفری)». آرشیو ادارۀ کل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان لرستان(منتشرنشده). - داودی، داود 1386. «بررسی، شناسایی و مستندسازی آثار باستانی شهرستان الشتر (دهستان دوآب)». آرشیو ادارۀ کل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان لرستان (منتشر نشده). - رهبر، مهدی؛ و علی بیگی، سجاد، 1390، «گزارش پژوهشهای باستانشناختی بهمنظور مکانیابی معبد لائودیسه در نهاوند». مجله پیام باستانشناس، سال هشتم، شماره پانزدهم، صص: 133- 160. - سبزیدوآبی، موسی؛ هژبرینوبری، علیرضا؛ خادمیندوشن، فرهنگ؛ و موسویکوهپر، سید مهدی، 1392، «بررسی و تحلیل الگوی استقراری دشت خاوه در دورهی اشکانی». مجله جامعهشناسی تاریخی، دانشگاه تربیتمدرس، دورهی 5، شمارهی 2، پاییز و زمستان 1392، صص: 145-169. - سبزیدوآبی، موسی، 1388. «گزارشات پروندههای ثبتی و تعیین حریم شهرستان دلفان». مرکز اسناد سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان لرستان، (منتشرنشده). - سبزیدوآبی، موسی، 1389، «گزارشات پروندههای ثبتی و تعیین حریم شهرستان دلفان». مرکز اسناد سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان لرستان (منتشر نشده). - سجادی، علی، 1377. «گزارش بررسی و شناسایی شهرستان الشتر 77-1376». آرشیو اداره کل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان لرستان (منتشرنشده). - سجادی، علی، 1377. «گزارش بررسی و شناسایی شهرستان الشتر 77-1376». آرشیو سازمان میراثفرهنگی استان لرستان، (منتشرنشده). - شهبازی، سیاوش، 1381. «بررسی باستانشناختی استقرارهای دوره اشکانی در زاگرسمرکزی (منطقه نورآباد لرستان)». پایاننامهی کارشناسیارشد، دانشگاه تربیتمدرس، به راهنمایی: دکتر فرهنگ خادمیندوشن، دانشکده ادبیات و علوم انسانی. - طلایی، حسن؛ سعیدیهرسینی، محمدرضا؛ و چایچی امیرخیز، احمد، 1385. «گزارش مقدماتی بررسی الگوهای استقراری عصر مفرغ دشت نهاوند(سرچشمه گاماسیاب)»، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی. دانشگاه تهران، دورهی 57، شمارهی 5، صص: 47-65. - عبدالهی، مصطفی؛ و سرداریزارچی، علیرضا، 1385. «گزارش مقدماتی فصل اول بررسی و شناسایی شهرستان ازنا». مجموعه مقالات همایش بینالمللی باستانشناسی ایران: حوزهی غرب، کرمانشاه، صص: 47-60. - علیبیگی، سجاد، 1389، «از سرگیری پژوهشهای باستانشناسی در محوطه پارتی بیستون». پژوهشهای باستانشناسی مدرس، سال دوم، شمارهی سوم، صص: 70-39. - علیزاده، عباس، 1383، تئوری و عمل در باستانشناسی. چاپ دوم، تهران: انتشارات میراثفرهنگی کشور، پژوهشکدهی باستانشناسی. - غلامی، کیارش، 1392، سکههای اشکانی. تهران: موسسه فرهنگی انتشاراتی پازینه. - کلایس، ولفرام، 1385الف، «محوطهی معروف به دامنۀ پارتی»، در: بیستون کاوشها و تحقیقات سالهای 67-1963. ترجمهی فرامرز نجد سمیعی، تهران: سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، معاونت فرهنگی و ارتباطات، اداره کل امور فرهنگی، صص: 105- 120. - گاراژیان، عمران، 1380. «گزارش مقدماتی نخستین و دومین فصل بررسی و شناسایی نورآباد دلفان». سازمان میراثفرهنگی کشور (منتشر نشده). - گاراژیان، عمران، 1381، «گزارش مقدماتی سومین فصل بررسی و شناسایی نورآباد دلفان»، سازمان میراثفرهنگی کشور (منتشر نشده). - گاراژیان، عمران؛ عادلی، جلال؛ و پاپلییزدی، لیلا، 1384، «الگوی استقرار در دشت خاوه و منطقه میربگ زاگرسمرکزی: بر اساس بررسیهای باستانشناسی منطقه». مجله پیام باستانشناس، سال دوم، شمارهی چهارم، پاییز و زمستان، صص: 58-21. - محمدیان، محمدرضا، 1393، «بررسی و شناسایی آثار باستانی دهستان کاکاوند شهرستان دلفان». سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، (منتشرنشده). - محمدیفر، یعقوب، 1384، «بررسی و تحلیل آثار و استقرارهای اشکانی در زاگرسمرکزی». رسالهی دکترا، به راهنمایی: محمدرحیم صراف، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس (منتشر نشده). - محمدیفر، یعقوب، 1386، «نگاهی به دستاوردهای طرح پژوهشی بررسی باستانشناسی شهرستان صحنه»، مجله مطالعات ایرانی، شمارهی 11، صص: 173 - 195. - نوروززادهچگینی، ناصر، 1372، «هیأت هولمز نخستین فعالیتهای باستانشناسی در لرستان». مجله باستانشناسی و تاریخ، سال 7، شمارهی 14، صص: 114-97. - هرینک، ارنی، 1376، سفال ایران در دوران اشکانی. ترجمهی حمیده چوبک، سازمان میراثفرهنگی کشور. - هول، فرانک، 1352. دورهی پیشازتاریخ در جنوبغربی ایران: لرستان، ترجمهی سکندر اماناللهیبهاروند، خرمآباد: چاپ دانش.
- Adams, R. M., 1962, “Agriculture and Urban Life in Early Southwestern Iran”. Science 136, Pp: 109-22.
- Alibaigi, S.; Niknami, K. & Khosravi, Sh., 2012, “The Location of the Parthian City of Bagistan in Bisotun, Kermanshah: A Proposal”, IranicaAntiqua, Vol. XLVII, Pp 117-131.
- Carter, E., 1971, Elam in the Second Millennium B.C: The Archaeological Evidence Un Published Doctoral Dissertation. Department of Near Eastern Languages and Civilization, The University of Chicago. Chicago.
- Conteanau. G, & Ghirshman. R., 1935, Fouilles de Tepe Giyan, pres de nehavand libraire orientaliste Paul geuthner, Paris.
- Goff, C., 1968, “Luristan in the first half of the first millennium B.C.”, Iran. No. VI, pp: 105 -134.
- Goff, C., 1970, “Excavation at Babajan Tepe, 1968, Third Preliminary report”, Iran, NO. 8, Pp 141-156.
- Goff, C., l 1971, “LURISTAN before the Iron age”, Iran, NO. IX,pp 131-152.
Haerinck, E., 1983, “La céramique en Iran pendant la période parthe (ca. 250 av. J. C. à ca. 225 après J. C.)”. Typologie, chronologie et distribution (Iranica Antiqua Supplement 2).
- Hole, F., 1987, “Iranian Archaeology Problems”. In: F. Hole (ed.), Archaeological Perspective on Western Iran, Washington: Smithsonian Institution Press.
- Hubbard, R., 1990, “The Carbonized Seeds from Tepe Abdul Hosein: Results of Preliminary Analysis”, In: J. Pullar (ed.), Tepe Abdul Hosein, BAR International Series 563.
- Johnson, Gr. A., 1973, Local Exchang and Early State Development in Southwestern Iran. Anthropological Paper 51, Museum of anthropology. University of Michigan. Ann Arbor.
- Keall, E. J. & Keall, M. J., 1981, “The Qal,eh-I Yazdigird Pottery: A Statistical Approach”, Iran, no. XIX, Pp 33-80.
- Kleiss, W., 1970, “Zur topographie des «Partherhanges»”, in Bisutun (Tafel 65-76), pp. 133-168, in: Archaeologische Miteilungen Aus Iran, Neue Folg Band 3.
- Schmidt, E. F., 1938, The Second Holmes Expedition to Lorestan, Bulletin of the American Institute for Iranian Art and Archaeology V: 3.
- Solecki, R. L. & Solecki, R. S., 1983, “Late Pleistocene, Early Holocene Traditions in the Zagros and the Levant”, In: T.C. Young, PH. Smith and P. Mortensen (eds.), The Hilly Flanks and Beyond: Essay on the Prehistory Southwestern Asia Presented to Robert J. Braidwood, Studies in Ancient Oriental Civilization 36, Oriental Institute.
- Stein, A., 1940, Old Routes of Western Iran, London.
- Stronach, D., 1969, “Excavations at Tepe Nush-I Jan1967”. Iran, no. VII, pp. 1-20.
- Stronach, D., 1974, “Achaemenid Village I at Susa and the Persian Migration to Fars”. Iraq 36. pp. 239-248.
- Wenke, R. J., 1987, “The Archeology of Western Iran, settlement and society from prehistoric to the Islamic conquest”. ed: Frank Hole; Washangton D.C.: Smith Sonian Instituation Press, PP 251-282.
- Wright, H. T., (ed.), 1979, Archaeological Investigation in Northeastern Xuzestan, 1976. Technical Reports of the Museum of Anthropology 10. The University of Michigan. Ann Arbor.
- Young, T. C., 1966, “Survey in Western Iran, 1961”. Journal of Near Eastern Studies 25, pp.232-233.
- Young, T. C., 1975, “Kangavar Valley Survey”, Iran, NO 3, PP 23-30.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 764 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,513 |