بررسی و مطالعه تحلیلی سفالینههای محوطه مالین؛ شهرستان باخَرز (خراسان رضوی) | ||
پژوهش های باستان شناسی ایران | ||
مقاله 9، دوره 7، شماره 13، شهریور 1396، صفحه 157-172 اصل مقاله (823.55 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22084/nbsh.2017.6934.1289 | ||
نویسندگان | ||
جواد خدادوست* 1؛ سید رسول موسوی حاجی2؛ عابد تقوی3؛ شهین پور علی یاری گوکی4 | ||
1دانشجوی دکترای رشته ی باستان شناسی، دانشگاه مازندران | ||
2دانشیار گروه باستان شناسی، دانشگاه مازندران | ||
3استادیار گروه باستان شناسی، دانشگاه مازندران | ||
4دانش آموخته ی کارشناسی ارشد باستان شناسی، دانشگاه مازندران | ||
چکیده | ||
محوطهی تاریخی مالین، هستهی قدیمی شهر کنونی باخرز میباشد که در جنوبشرق استان خراسان رضوی، در نزدیکی مرز افغانستان و در مسیر ارتباطی نیشابور به هرات واقع شده است. این محوطه بهدلیل برخورداری از حجم انبوه مواد فرهنگی، بهخصوص نمونههای سفالین و نیز تداوم استقرارهای انسانی، در مطالعات باستانشناسی و تاریخ خراسان، از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و بر همین اساس نیز مورد مطالعه و بررسی روشمند باستانشناختی قرار گرفته است. با انجام بررسی روشمند باستانشناختی در محوطهی مالین، حدود پانصد قطعه از نمونههای سفالین جمعآوری گردید که ضرورت سازماندهی و تحلیل همهجانبهی این مواد فرهنگی را بهوجود آورد. نمونههای مذکور در چهار گروه: سفالینههای بدونلعاب ساده، بدونلعاب منقوش، لعابدار ساده و لعابدار منقوش، طبقهبندی شده و درنهایت مورد گونهشناسی و مقایسه قرار گرفتند. این مقایسات نشان میدهد که شکلگیری محوطه مربوط به دورهی اشکانی بوده و اوج شکوفایی مالین به سدههای میانهی اسلامی بازمیگردد. همچنین باید خاطرنشان نمود که ویژگی فنآوری سفالگری در این محوطه با تولیدات انبوه و گونههای شاخص، مشخصهی این منطقه در دوران اسلامی، بهویژه سدههای میانی اسلامی است که پیوندها و همسانیهای نزدیکی را با دیگر مراکز تمدنی همزمان خود در ایران و دیگر بلاد اسلامی نشان میدهد؛ که این موضوع، مؤید وجود شبکهی ارتباطی و فرهنگی گسترده و یکپارچه در سراسر جهان اسلام میباشد و بیش از همه با یکپارچگی آیینی و ایدئولوژیک سرزمینهای اسلامی در ارتباط بوده و ریشه در جهانبینی توحیدی اسلام دارد. درنهایت نیز با توجه به آمارهایی که در نتیجهی گونهشناسی و شناخت سفالینههای موجود در محوطهی مالین بهدست آمد، میتوان استنباط نمود که سفال غالب در این محوطه، سفالینههای بدونلعاب و سادهی نخودی بوده است که با فراوانی گستردهای در هر دو دوران تاریخی و اسلامی مورد تولید انبوه قرار گرفته و به اشکال و فرمهای شاخصی و گوناگونی مشاهده میشوند. | ||
کلیدواژهها | ||
مالین؛ باخرز؛ خراسان؛ گونه شناسی؛ سفال دوره ی اسلامی | ||
مراجع | ||
- ابناثیر، عزالدین ابی الحسن علی بن محمد، 1370، الکامل فی التاریخ، جلد چهارم، ترجمه: سید محمدحسین روحانی، تهران: انتشارات اساطیر. - بنیجمالی، سیده لیلا، 1387، «گاهنگاری نسبی محوطههای کوهخواجه سیستان براساس سفالهای سطحی»، پایاننامهی کارشناسیارشد باستانشناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان (منتشرنشده). - بهداد، یلدا و موسویحاجی، سید رسول و حاجیزاده، کریم، 1392، «بررسی روشمند باستانشناختی تپه مود A»، مجموعه مقالات همایش ملی باستانشناسی ایران: فرصتها، آسیبها، دستاوردها، بیرجند: انتشارات دانشگاه بیرجند. - چوبک، حمیده، 1376، «گزینه سفالهای اسلامی قلعه پوئینک ورامین»، گزارشهای باستانشناسی (1). تهران: پژوهشکده باستانشناسی، صص: 67-51. - چوبک، حمیده، 1383، «تسلسل فرهنگی جازموریان-شهر قدیم جیرفت در دورهی اسلامی»، رسالهی دکتری باستانشناسی دانشگاه تربیتمدرس، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، تهران (منتشر نشده). - چوبک، حمیده، 1392، «سفالینههای دوران اسلامی شهر کهن جیرفت»، مجله مطالعات باستانشناسی، دوره چهارم، شماره 1، بهار و تابستان، شماره پیاپی 5، صص: 112-83. - حسینی، مجدالدین، 1342، زینتالمجالس، تهران، انتشارات سنایی. - خسروزاده، علیرضا و عالی، ابوالفضل، 1384، «گزارش توصیفی فصل دوم بررسی و شناسایی شهرستان بردسیر»، گزارشهای باستانشناسی 4، تهران، پژوهشکدهی باستانشناسی، صص: 176-159. - خسروزاده، علیرضا، 1383، «گزارش توصیفی فصل اول بررسی و شناسایی شهرستان بردسیر»، گزارشهای باستانشناسی 3، تهران، پژوهشکده باستانشناسی، صص: 154-131. - دانتی، مایکل، 1386، حسنلو (دورهی ایلخانی)، ترجمه: علی صدرایی، تهران: انتشارات پژوهشگاه میراثفرهنگی. - رضانژاد، حسین، 1380، «شناخت و معرفی سفالهای ارگ تابران توس»، پایاننامهی کارشناسیارشد دانشگاه تهران، دانشکده ادبیات و علومانسانی، تهران (منتشر نشده). - روستایی، محمدصادق، 1391، «مطالعهی نمونههای سفالین دورهی اشکانی در سیستان ایران»، پایاننامهی کارشناسیارشد باستانشناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان، دانشکده ادبیات و علومانسانی، زاهدان (منتشر نشده). - رهبر، مهدی، 1382، سومین فصل کاوشهای باستانشناسی خورهه، تکمله از شهریار عدل، اراک: انتشارات سازمان میراثفرهنگی. - سرمدی، نسیم و ترکی باغبادرانی، معصومه، 1389، «تأملی در سفال آبی و سفید چین و ایران در اعصار مینگ و صفویه»، دوفصلنامهی علمی-پژوهشی نقشمایه، سال سوم، شماره ششم، صص: 120-111. - سمعانی، ابی سعد عبدالکریم، 1408 (هـ.ق.)، الأنساب، بیروت: انتشارات دارالجنان. - علیبیگی، سجاد، 1389، «از سرگیری پژوهشهای باستانشناسی در محوطهی پارتی بیستون»، دو فصلنامهی تحلیلی پژوهشهای باستانشناسی مدرس، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان، صص: 70-39. - فهروری، گزا، 1388، سفالگری جهان اسلام در موزه طارقرجب، تهران: انتشارات مؤسسه مطالعات هنر اسلامی. - گاراژیان، عمران جعفری، جواد و هژبری، علی، 1389، «گزارش پژوهشهای باستانشناسی بهمنظور مستندسازی ساختارهای معماری تپه قلعهخان بجنورد»، دو فصلنامهی تحلیلی- پژوهشی پژوهشهای باستانشناسی مدرس، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان، صص: 200- 161. - گروبه، ارنست، 1384، سفال اسلامی، جلد هفتم از گزیده آثار هنر اسلامی؛ گردآوری: ناصر خلیلی، ترجمه فرناز حائری، تهران: انتشارات کارنگ. - سراج جوزجانی، منهاج، 1363، طبقات ناصری، تصحیح: عبدالحی حبیبی، تهران: انتشارات دنیای کتاب. - موسویحاجی، سید رسول، 1382، «پژوهشی در باستانشناسی زرنگ دورهی اسلامی (بررسی میدانی محوطهی اسلامی زاهدان کهنه واقع در شرق سیستان، پایاننامهی دوره دکتری باستانشناسی، دانشگاه تربیتمدرس، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، تهران، (منتشر نشده). - موسویحاجی، سید رسول و عطایی، مرتضی، 1389، مطالعهی مجموعهای از نمونههای سفالین سیستان، زاهدان: انتشارات سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری. - موسوی، محمود، 1376، «کاوش باستانشناختی در شهر تاریخی حریره، جزیره کیش»، گزارشهای باستانشناسی (1). تهران: انتشارات پژوهشکده باستانشناسی، صص: 239-205. لباف خانیکی، رجبعلی، 1364، «گزارش بررسی و شناسایی شهرستان تایباد»، اداره کل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان خراسان رضوی (منتشر نشده). - ییت، چارلز ادوارد، 1365، خراسان و سیستان، ترجمه: قدرتالله روشنی زعفرانلو و مهرداد بهاری، تهران: انتشارات یزدان. - Fairservis, W. A., 1961, Archeological Studies in the Seistan Basin of Southwestern Afghanistan and Eastern Iran. American Museum of Natural History, vol. 48, part. 1, New York.
- Fehérvári, G., 2000, Ceramics of the Islamic World, IB Tauris.
- Golombek, L. Mason, R. B. Bailey, G. A. & Toronto Royal Ontario Museum, 1996, Tamerlane's Tableware: A New Approach to the Chinoiserie Ceramics of Fifteenth-and Sixteenth-century Iran, Costa Mesa, Calif.: Mazda Publishers.
- Henshaw, C. M., 2010, Early Islamic ceramics and glazes of Akhsiket, Uzbekistan (Doctoral dissertation, UCL (University College London)).
- Kaim, B. & Asadi, A., 2007, Irano-polish excavation at site no. 64 at tang-e bolaghi, the 9th annual symposium on Iranian archaeology, Tehran. Research center for ICHHTO.
- Keall, E. J. & Keall, M. J., 1981, “The Qal'eh-i Yazdigird Pottery: A Statistical Approach”, Iran, 33-80.
- Mason, R. B. & Golombek, L., 2003, “The petrography of Iranian Safavid ceramics”, Journal of archaeological science, 30 (2), 251-261.
- Nováček, K. Chabr, T. Filipský, D. Janíček, L. Pavelka, K. Šída, P. ... & Vařeka, P., 2008, Research of the Arbil Citadel, Iraqi Kurdistan, First Season, Obsah–Contents–Inhalt.
- Priestman, S., 2005, Settlement & ceramics in Southern Iran: An analysis of the Sasanian & Islamic periods in the Williamson collection (Doctoral dissertation, Durham University).
- Priestman, S. M., 2009, “A Statistical vs. a Sensory Approach: Sasanian Ceramic Studies in the Light of Ceramics of the Merv Oasis”, Journal of Inner Asian Art and Archaeology, 4(1), 169-174.
- Watson, O., 2004, Ceramics from Islamic lands, New York: Thames & Hudson.
- Wilkinson, C. K., 1963, Iranian Ceramics, HN Abrams
- Wilkinson, C. K., 1973, Nishapur: pottery of the early Islamic period, Metropolitan Museum of Art.
- Boucharlat, R., Deshayes, J. & Lecomte, O., 1973, Les périodes sassanides et islamiques (Vol. 1). Editions Recherche sur les civilisations.
- Kiefer, C. & Fourest, H. P., 1985, La céramique islamique: le guide du connaisseur. Office du livre.
- Daiber, V., 2010, Schätze des Aga Khan Museum: Meisterwerke der islamischen Kunst; Martin-Gropius-Bau, Berlin, 17. März bis 6. Juni 2010; eine Ausstellung des Aga Khan Trust for Culture und des Martin-Gropius-Bau; Katalog
- Daiber, V., 2011, Invertarkartei der iranisch-islamischen keramik aus dem nachlass luschey, Universitats Meseum Islamische Kunst University Museum Islamic art, berlin, Germany.
- О.Бабаков.А.Я.Шутенко, 1982, НОВЫЕ АРХЕОЛОГИЧЕСКИЕ ОТКРЫТИЯ В ТУРКМЕНИСТАНЕ, АШХАБАД.ЫЛЫМ. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,492 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,314 |