بررسی و تحلیل باستانشناختی مجموعه چهارطاقی گنبد، فراشبند | ||
پژوهش های باستان شناسی ایران | ||
مقاله 12، دوره 7، شماره 12، فروردین 1396، صفحه 211-226 اصل مقاله (2.16 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22084/nbsh.2017.2804. | ||
نویسندگان | ||
رویا تاج بخش* 1؛ میلاد وندائی2 | ||
1استادیار گروه باستان شناسی، داتشکده علوم انسانی، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران | ||
2دانشگاه آزاد اسلامی، واحد همدان، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان | ||
چکیده | ||
سلسلهی ساسانیان از جمله ادوار تاریخی ایران است که توجه به آیین زرتشتی و حساسیت به مسائل و رُخدادهای مذهبی در رأس امور شاهان آن قرار داشته است. مذهب زرتشتی تأثیر خاصی بر هنر و معماری دورهی ساسانی گذاشت؛ لذا شناخت هرچه بهتر معماری مذهبی دورهی ساسانی میتواند دورنمای روشنتری از ویژگیهای مذهبی و رسوم این دوره برای ما روشن سازد. بر همین اساس، نگارندگان با تدوین طرح پژوهشی با عنوان: «بررسی باستانشناختی و تحلیل پراکنش چهارطاقیهای دورهی ساسانی غرب و جنوبغربی استان فارس»، از سال 1390 تا 1391 به تحقیق پیرامون این موضوع نمود. دستاورد این پژوهش، شناسایی 18 چهارطاقی حدفاصل بین شهرهای بالاده و فراشبند تا فیروزآباد بوده است؛ تعداد این چهارطاقیها در استان فارس زیادتر از آن است که بتوان برای همهی آنها کاربری مذهبی تصور نمود و احتمالاً برخی بهدلایل دیگر و با رویکردهای متفاوت ساخته شده است. در این پژوهش، یکی از سالمترین چهارطاقیهای این منطقه، با نام «مجموعه چهارطاقی گنبد» بررسی شد. این آتشکده در دورهی ساسانی جزو محدودهی شهر اردشیرخوره در کوست نیمروز محسوب میشد. هدف از این پژوهش تعیین کاربری، تاریخ ساخت، و سبک معماری مجموعهی گنبد است که در این راه برای حصول نتیجه، از مقایسهی معماری آن با سایر بناهای مشابه بهره گرفته شد. از سبکشناسی چهارطاقی گنبد که با دیگر نمونههای همزمان صورتگرفته، مشابهت در نقشه، مصالح، گنبد و طاقها با دیگر نمونههای دورهی ساسانی، نتیجه میشود. از آنجا که عناصر خاص یک آتشکده در مجموعهی چهارطاقی گنبد قابل مشاهده است، به احتمال فراوان میتوان این اثر را یک بنای مذهبی با کاربری آتشکده از دورهی ساسانی معرفی نمود. بنا، شامل: تالار طواف، چندین اتاق با کاربری یزشنگاه، و اتاقهایی برای استراحت موبدان و خدمهی آتشکده بوده است. بر پایهی سبکشناسی معماری آن با نقشهی چهارطاقیهای دوران یاد شده، میتوان تاریخی حدفاصل قرون پنجم تا نهم م. برای رونق این چهارطاقی پیشنهاد کرد. | ||
کلیدواژهها | ||
چهارطاقی؛ آتشکده؛ گنبد؛ فراشبند؛ دین زرتشتی؛ ساسانیان | ||
مراجع | ||
- آزاد، میترا، 1384، «بررسی تحول بناهای مذهبی دورهی ساسانی به بناهای مذهبی قرون اولیه اسلامی»، پایاننامه کارشناسیارشد، دانشگاه تربیتمدرس، تهران. - آمیه، پیر، 1384، تاریخ ایلام، ترجمه: شیرین بیانی، انتشارات دانشگاه تهران، تهران. - اتینگهاوزن، ریچارد و گرابر، اولگ، 1381، هنر و معماری اسلامی 3، تهران، سمت. - اکبرزاده، طاووسی و داریوش، محمود، 1385، کتیبههای فارسی میانه، نقش هستی، تهران. - بویس، مری، 1384، زرتشتیان؛ باورها و آداب دینی آنها، ترجمه: عسگر بهرامی، انتشارات ققنوس، تهران. - تاجبخش، رویا و وندائی، میلاد، 1391، «بررسی باستان شناختی و تحلیل پراکنش چهارطاقیهای دوره ساسانی غرب و جنوب غربی استان فارس»، گزارش طرح پژوهشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، همدان (منتشر نشده). - تاجبخش، رویا و وندائی، میلاد ،1392، «آتشکده نقاره خانه، جایگاه مغان مگ»، مجله پیام باستانشناس، سال دهم، شماره بیستم، صص: 83-94. - دریایی، تورج، 1388، شهرستانهای ایرانشهر، ترجمه: شهرام جلیلیان، انتشارت توس، تهران. - رضوانی، حسن، 1384، «گزارش کاوش نجاتبخشی محوطه سد شیان کرمانشاه»، مرکز اسناد پژوهشکده باستانشناسی (منتشر نشده). - فرنبغ، دادگی، 1378، بندهش، گذارنده: مهرداد بهار، توس، تهران. - گدار، آندره، 1387، آثار ایران، ترجمه: ابولقاسم سرو مقدم، انتشارات آستان قدس، مشهد. - گیمن، دوشن، 1375، دین ایران باستان، ترجمه: رویا منجم، انتشارات فکر روز، تهران. - محمدی فر، یعقوب و مترجم، عباس، 1390، «جولیان: آتشکده نویافته ساسانی در آبدانان ایلام»، مجله باغنظر، صص: 77-88. - مردای، یوسف، 1388، «چهارطاقی میل میلگه: آتشکدهای از دورهی ساسانی»، مطالعات باستانشناسی، شماره نخست، صص: 155-183. - نیستانی، جواد و نامجو، عباس و موسویکوهپر، مهدی، 1390، «مکانیابی آتشکدههای چهارگانهی مهر نرسی: بررسی آتشکدههای مسیر بیشاپور- اردشیرخوره»، مطالعات باستانشناسی، شماره اول، دورهی سوم، صص: 159-176. - وندائی، میلاد و شادروح، فروزان، 2012، «مجموعه چهارطاقی نقارهخانه»، ساسانیکا فارسی 7، صص: 1-14. - وندائی، میلاد و تاجبخش، رویا، 1393، «اردشیر خوره، پایتخت مذهبی ساسانیان»، مجله دانش مرمت و میراثفرهنگی، ویژهنامه آتشکده ها و آتشگاههای ایران، صص: 11-42. - وندائی، میلاد،1394، «بررسی پراکنش جغرافیایی چهارطاقیهای ساسانی استان فارس، و تاثیر تاریخ بر آن»، دومین همایش ملی باستانشناسی ایران، مشهد. - هرتسفلد، ارنست، 1381، ایران در شرق باستان، ترجمه: همایون صنعتی زاده، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران.
- Boyce, M., 1975, “On the Zoroasterian Temple Cult of Fire”, JAOS 95, PP.464- 465. - Godard, A., 1938, “Les monuments du feu”, Athar-e Iran, p.12. - Hardy, A., 1938, “Le monument de Neisar”, AMI III, pp.163-166. - Huff, D., 1971, “Qaḷʿa-ye DukhtarbeiFiruzabad.EinBeitragzursasanidischenPalastarchitektur,” AMI, N.S. 4, pp. 127-71. - Huff, D., 1974, Sasanian Char-Taqs in fars. Proceedings of the IIIRD Annual Symposium on Archaeological Research held in Iran. Tehran: Muzeh-e Iran-e Bastan. Tehran: Iranian Centre for Archaeological Research. - Huff, D.,1983, “Takht-i Suleiman,” ArchivfürOrientforschung 29-30, pp. 293-95. - Huff, D., 1989, “BĀZA-ḴŪR”,Originally Published: December 15, 1989, Last Updated: December 15, This article is available in print., Vol. IV, Fasc. 1, p. 20. - Huff, D.,1990, “ČAHĀRṬĀQ”, EncycloPedia Iranica, Vol. IV, Fasc. 6, pp. 634-642. - Miroschedji, P.D., 1980, “Un chahārṭāqdans la plaine de Darab”, Iran 18,pp. 157-60. - Nauman, R., 1965, Et Ali,Takht-i Suleiman und Zendan-i Suleiman, VorläufigerBerichtüber die.- Ausgrabungen in den Jahre 1963 und 1964,AA 1965, pp.621-623. - Rawlinson, H.C., 1841, “Notes on a Journey From Tabriz through Persian Kurdistan, to the rains of ThkhtiSoleiman, and From thence by Zanjan&Torom, to Gilan”, in: Oct, and Nov 1938, JRGS 10, pp.1-64. - Schippmann, K., 1971, Die iranischenfeuerheiligtumer, Walter de Gruyter, Berlin, New York. - Siegler, k. &Wunderlich, H.G & Albercht, G. & Rombock, V., 1973 Restauration des PalasSassanides de Kaleh- Dokhtar, Firouzad et Sarvistan, unesco, paris. - Starr, R., 1939, Nuzi, Report on the Excavations at YorganTepe near Kirkuk, Iraq, Cambridge Massachusetts. - Stein, A., 1935, “An Archaeological Tour in the ancient Persis”, GJ LXXXVI, 65-68. - Stronach, D. & Roaf, M. & Stronach, RU. & Bökönyi, S., 1978, “Excavations at TepeNush-i Jan”, Iran, Vol. 16, pp. 1-28 - Kleiss, W., 1973, “QaḷʿehZohak in Azerbaidjan,” AMI, N.S. 6, pp. 163-88. - Trudy, S. K. & Lawrence, B & Robert, K., 1978, “Kuh-e Khwaja, Iran, and Its Wall Paintings: The Records of Ernst Herzfeld”, MetropolitanMuseum Journal, Vol. 22, pp. 13-52. - Kaim, B., 2004, “Ancient Fire Temples In The Light Of The Discovery At Mele -Hairam”, in: Iranica Antiqua,vol.XXXIX. PP.323-337. - Vandaee, M. & Shadrouh, F., 2012, “The ChaharTaqi Complex of Naqar-e Khan-e”, Sasanika Archaeology 7, pp.1-16 .(in Persian) - Vandaee, M & Jafari, M. J., 2012, “Siāh-Kal: A Newly Discovered ChaharTaq in Zarneh of the Ilam Province”, Sasanika Archaeology 11, pp.1-14. - Vandaee, M & Tajbakhsh, R & Maghsoudi, R., 2012, “Sassanid fire temple Discovered in ArdašīrKhore, Pars”, Journal of American Science, pp:105-114. - Vanden Berghe, L., 1961, “Récentesdécouvertes de monuments sassanidesdans le Fārs”, Iranica Antiqua 1, pp. 163-198. - VandenBerghe, L., 1968, “Les ruines de Bihisht a Duzakh a Sultanabad”, Ir Ant VIII, pp.94-105. - Vanden Berghe, L., 1977, “Les chahartaqs du Pusht-i Kuh”, Iranica Antiqua, 12, pp. 175-77. - Vanden Berghe, L. 1984, “Le chahārṭāq de Qanāṭ-i Bāgh (Fārs) etl’inventaire des chahārṭāqs en Irān”, Iranica Antiqua 29, pp. 201-20. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,175 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 3,075 |