
تعداد نشریات | 22 |
تعداد شمارهها | 485 |
تعداد مقالات | 5,045 |
تعداد مشاهده مقاله | 9,290,876 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 6,135,348 |
بازنگری در طبقه بندی و تاریخ گذاری سفال گونه ی نقش کَنده در گِلابه (اسگرافیاتو) در ایران دوره ی اسلامی | ||
پژوهش های باستان شناسی ایران | ||
مقاله 10، دوره 9، شماره 21، شهریور 1398، صفحه 173-188 اصل مقاله (510.92 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22084/nbsh.2019.18240.1887 | ||
نویسندگان | ||
میترا شاطری* 1؛ هایده لاله2؛ حمیده چوبک3 | ||
1استادیار گروه باستان شناسی دانشگاه شهرکرد. | ||
2استادیار گروه باستان شناسی دانشگاه تهران. | ||
3استادیار پژوهشکده ی باستان شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری. | ||
چکیده | ||
کمتر محوطهی تاریخی را در جهان اسلام میتوان یافت که قطعات سفال گونهی نقشکَنده در گلابه (اسگرافیاتو) از آن بهدست نیامده باشد. این گونهی سفال بهدلیل تنوع طرح، نقش، رنگ و سهولت نسبی در ساخت، از مهمترین گونههای سفال جهان اسلام است که حداقل در سدههای 4 تا 7 هـ.ق. در بیشتر مراکز تولیدی مهم صنعت سفالگری جهان اسلام ساخته میشده و بههمین دلیل پژوهشگران، آنرا «سفال سنتی جهان اسلام» میخوانند. به اذعان محققین، پراکنش سفالهای نقشکَنده در گلابه در محوطههای ایران از نظر تنوع در فن تزئینی، طرح و کمیت در سراسر جهان اسلام بینظیر است، با اینوجود طبقهبندیهای مورد استفاده درخصوص این سفال در ایران، ناکارآمد بوده و برپایهی استنادات علمی قرار نگرفتهاند. از اینرو پژوهش حاضر تلاش میکند تا با درنظر گرفتن شیوهی ساخت و تزئین این سفال از یکسو، و یافتههای حاصل از کاوش در محوطهها و مراکز مهم تولید سفال در ایران از سویی دیگر؛ درخصوص طبقهبندی و تاریخگذاری این گونهی تزئینی بازنگری نماید، بهگونهای که قابلیت تعمیم به تمامی قطعات سفالهای بهدست آمده از این گونه در محوطههای مختلف را داشته باشد. پرسشهای پژوهش حاضر عبارتنداز: چگونه میتوان سفال نوع نقشکَنده در گلابه ایران را به وجهی طبقهبندی نمود که تمامی نمونههای بهدست آمده از این سفال در سراسر ایران را پوشش دهد؟ و یا ساخت این گونهی سفال در چه سدههایی رواج بیشتری داشته و تا چه زمانی در ایران تولید میشده است؟ انجام پژوهش حاضر از طریق گردآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای و تطبیق میدانی یافتههای مربوط به این حوزه صورت گرفته است. نتایج این پژوهش حاکی از آنست که طبقهبندی با درنظر گرفتن ویژگیهای فنی و تزئینی در کنار هم، میتواند جامعترین طبقهبندی ممکن باشد و در این راستا سه سبک تزئینی کلی نقشکَندهی خطی در گِلابه با چند زیر سبک، گِلابهتراشی، و سبک ترکیبی معرفی شدند. همچنین برخلاف نظر اغلب پژوهشگران که زمان ساخت این سفال را منحصر به سدهی 7 هـ.ق. دانستهاند، این گونه از سفال حداقل تا دورهی صفویه در ایران تولید میشده است. | ||
کلیدواژهها | ||
سفال اسلامی؛ گونه ی نقش کَنده در گِلابه؛ اسگرافیاتو؛ گِلابه تراشی؛ شانلوه | ||
مراجع | ||
- بهرامی، مهدی، 1327، صنایع ایران وظروف سفالین. تهران: دانشگاه تهران. - سرفراز، علیاکبر، 1347، تختسلیمان. تهران: موسسه تاریخ و فرهنگ ایران. - شاطری، میترا، 1388، «سفال گونهی نقشکَنده در گلابه، سیر تحول و جایگاه آن در روابط فرهنگی اقتصادی ایران دورهی اسلامی». رسالهی دکتری، گروه باستانشناسی دانشگاه تهران. - کامبخشفرد، سیفالله، 1370، تهران سه هزار و دویست ساله، براساس کاوشهای باستانشناسی. تهران: انتشارات فضا. - کامبخشفرد، سیفالله، 1386، سفال و سفالگری در ایران از ابتدای نوسنگی تا دوران معاصر. تهران: انتشارات ققنوس. - کامبخشفرد، سیفالله، 1374، معبد آناهیتا کنگاور کاوشها و پژوهشهای باستانشناسی و بازسازی و احیای معماری معبد ناهید و تاق گرا. تهران: سازمان میراثفرهنگی. - کونتنو، ژرژ، 1380، سفالگری ابتدائی ایران. مترجم: ژیلبرت صدیقپور، تهران: ناشر مترجم. - گروبه، ارنست، 1384، سفال اسلامی از مجموعه ناصر خلیلی. مترجم: فرناز حائری، تهران: نشر کارنگ. - محمدی، مریم؛ و شعبانی، محمد، 1395، «معرفی و تحلیل سفال های اسلامی محوطه زینوآباد-بهار، همدان». پژوهشهای باستانشناسی، دورهی 6، شمارهی 11، صص: 150-135 - مرتضایی، محمد؛ و کیانی، محمدیوسف، 1385، «مطالعه و تحلیل سفالینههای مکشوف از کاوشهای باستانشناختی سال های 1481 تا 1484 در محوطهی تاریخی جرجان». مجلهی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، دورهی 80-2، صص: 129-111. - مرتضایی، محمد؛ و میردهقانی اشکذری، سید فضلاله، 1393، «بازنگری در جایگاه شهر یزد در دوران صدر اسلام با تکیه بر اسناد مکتوب و دادههای باستانشناسی»، پژوهشهای باستانشناسی، دورهی 4، شمارهی 6، صص: 174-159 - ملکشهمیرزادی، صادق، 1378، ایران در پیش از تاریخ، باستانشناسی ایران از آغاز تا سپیده دم شهرنشینی. تهران: انتشارات میراث فرهنگی. - موسویحاجی، سید رسول؛ توسلی، محمدمهدی؛ شیرازی، روحالله؛ و زور، مریم، 1392، «گونهشناختی و معمرفی سفالینههای دوران اسلامی بلوچستان (مکران جنوبی)»، پژوهشهای باستانشناسی، دورهی 3، شمارهی 5، صص: 121-140.
- Allan, J., 1971, Medieval Middle Eastern Pottery. Oxford, Ashmolean Museum. - Allan, J., 1974. “Incised Wares of Iran and Anatolia in the 11th and 12th Centuries”. Keramos: 15-23. - Balfet, H.; Berthelot, M. F. & Monzon, S., 1989, Lexique et Typologie des Poteries. Paris, CNRS. - Barber, E. A., 1907, Lead Glazed Pottery (Part First: Common Clays). Philadelphia, Museum Philadelphia. - Curatola, G., 2006, Persian Ceramics (From the 9th to the 14th Century). Milan, Skira Editore. - Fehervari, G., 1973, Islamic Pottery, A Comprehensive Study based on the Barlow Collection. London, Faber & Faber. - Fehervari, G., 1998, Pottery of the Islamic World. in the Tareq Rajab Museum. Kuwait, Tareq Rajab Museum. - Fehervari, G., 2000, Ceramics of the Islamic World in the Tareq Rajab Museum. London/New York, Tauris. - Gardin, J. C., 1963, Lashkari Bazar, vol. II. In: Les Trouvailles, Memoires de la Delegation Archelogique Francaise en Afghanistan, XVIII, paris. - Grube, E., 1976, Islamic Pottery of the Eighth to the Fifteenth Century in the Keir Collection. London, Faber&Faber Limited. - Grube, E., 1991, “The Islamic Period, 5th -9th /11th-15th Centuries (Ceramics, XIV)”. Encyclopedia Iranica, V. Fascicle 3: 311-327. - Grube, E., 1994. The Nasser D. Khalili Collection of Islamic Art. Vol. IX. Oxford, Oxford University Press. - Hobson, R. L., 1932, A Guide to the Islamic Pottery of the Near East. London, British Museum. - Kervran, M., 1977, “Les Niveaux Islamiques du Secteur Oriental du Tepe de L'Apadana II, Le Mate'riel Ce'ramique”. Cahiers de la Dele'gation Arche'ologique Francaise en Iran, 7: 75-161. - Lane, A., 1937-8, “The Early Sgraffito Ware of the Near East”. Transactions of the Oriental Ceramic Society 15: 33-54. - Lane, A., 1947. Early Islamic Pottery. London, faber&faber. - Morgan, P. & Leatherby, J., 1987, “Excavated Ceramics from Sirjan. J. Allan, C. Roberts (eds.), Syria and Iran Three Studies in Medieval Ceramics, Oxford University Press: 23-174. - Naumann, R. & Naumann, E., 1976, Takht-I Suleiman. Munchen. - Northedge, A., 1985, “Planning Samarra: A Report for 1983-4”. Iraq 47: 109-28. - Pezard, M., 1920, La Ceramique Archaique de l'Islam et Ces Origines. Paris, 2 vols. - Pope, A. U., 1939, “The Ceramic Art in Islamic Times”. In: A.U. Pope, Ph. Ackerman, (eds.), Survey of Persian Art, Vol. IV: 1505-1541. - Rozen-Ayalon, M., 1974, La Poterie Islamique, Memoires de la Delegation Archeologique en Iran. Tome L, Mission Susiane, Ville Royale de Suse IV, paris, Geuthner. - Sarre, F., 1925, Die Keramik von Samarra, Die Ausgrabungen von Samarra 2, Berlin. - Schnyder, R., 1972, “Saljuk Pottery in Iran”. In: The International Congress of Iranian Art & Archaeology. 189-197. - Schnyder, R., 1974, “Medieval Incised and Carved Wares from North West Iran”. In: William Watson, ed. The Art of Iran and Anatolia from the 11th to 13th Century, London, 85-95. - Schnyder, R., 1979. “Slip Painting and Sgraffiato in Early Islamic Earthen Ware”. In: M. Medley, ed. Decorative Techniques and Styles in Asia Ceramics, London: 69-85. - Soustiel, J., 1985, La Ceramique Islamique. Fribourg, Office du livre. - Treptow, T., 2007, Daily Life Ornamented. The Medieval Persian City of Rayy. The Oriental Institute Museum of the University of Chicago, - Watson, O., 2004, Ceramics from Islamic Lands. Thames & Hudson, - Watson, W., 1970, “On Tang Soft –glazed Pottery”. Colloquies on Art and Archaeology in Asia, No. 1Percival David Foundation of Chinese Art, London, 35-42. - Whitehouse, D., 1968, “Excavations at Siraf: First Interim Report”. Iran: 6:1-22. - Wilkinson, C. K., 1973, Nishapur. Pottery of the Early Islamic Period. New York, The Metropolitan Museum of Art. - Yon, M., 1981, Dictionaire Illustre Multi langue de la Ceramique du Proche Orient Ancien. Paris, CRNS. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,221 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,880 |